ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست/منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش/آتش طور کجا موعد دیدار کجاست
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد/در خرابات بگویید که هشیار کجاست
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند/نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است/ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش/کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو/دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی/عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج/فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
#حافظ
غزل شماره ۱۹
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/10/05 - 02:19 در
شعر و داستان